جدول جو
جدول جو

معنی بچه خوره

بچه خوره
توده ای گوشتی در رحم که از رشد غیرطبیعی تخمک یا مخاط رحم به وجود می آید
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بچه خوره

برف خوره

برف خوره
تگرگ های بسیار ریز که گاه گاه در آخر زمستان بارد. و این تگرگ ها در وزن میانۀ تگرگ و برف است. دانه های خرد و مدور که زمستان بارد و این دانه ها خردتر از تگرگ است و آبدار نیست. و گویند برف گسترده یا توده کرده بر زمین را ذوب کند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

بره خیره

بره خیره
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. سکنۀ آن 300 تن. آب آن از چاه و محصول آن غلات است. ساکنان این ده از طایفۀ گومه می باشند. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

بچه خوان

بچه خوان
بچۀ خواننده. کودک که پای منبر واعظ و روضه خوان خوانندگی کند. پامنبری. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

بنه خفره

بنه خفره
دهی از دهستان خواجه بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد است. دارای 282 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

بچه دره

بچه دره
دهی از دهستان جرگلان بخش مانۀ شهرستان بجنورد، کوهستانی، گرمسیر. سکنۀ آن 558 تن، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا