معنی آچمز - فرهنگ فارسی عمید
معنی آچمز
- آچمز
- در ورزش شطرنج حالت مهره ای که هرگاه آن را از برابر شاه بردارند شاه در حال کیش واقع شود بنابراین نمی توان آن را حرکت داد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آچمز
آچمز
- آچمز
- ترکی کیش بست زبانزد شترنگ (بازی شطرنج) حالت مهره ای که اگر آن را از جوار شاه بردارند شاه کیش میشود
فرهنگ لغت هوشیار
آچمز
- آچمز
- اصطلاحی است درشطرنج، و حالت مهره ای که اگر آن را از جوار شاه بردارند، شاه کیش می شود
فرهنگ فارسی معین
آچمز
- آچمز
- ظَ. هندی، در هندوستان نگهبانان درخت خرما را میگفتند. (دزی ج 2 ص 236)
لغت نامه دهخدا