معنی ایران شناس ایران شناس دانشمند و نویسنده ای (معمولاً غیر ایرانی) که در مورد اوضاع جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایران اطلاعات کامل داشته باشد فرهنگ فارسی عمید
ایران شناس ایران شناس دانشمندی غیر ایرانی که در باب ایران و ایرانیان تحقیق و تتبع کند فرهنگ لغت هوشیار
ایرانشناس ایرانشناس دانشمندی غیرایرانی که در باب ایران و ایرانیان تحقیق و تتبع کند. (فرهنگ فارسی معین) ، سر کوی مطلوب. (برهان). سر کوی محبوب. (از ناظم الاطباء) ، حسرت خانه، مجازاً، دنیا. (برهان) (ناظم الاطباء) ، مأوای معشوق. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا