جدول جو
جدول جو

معنی الفرار

الفرار
کلمه ای که هنگام گریختن از پیش دشمن یا از خطری سهمگین گفته می شود، بگریز، بگریزید
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با الفرار

الفرار

الفرار
ترکیبی است از ’الَ’ حرف تعریف عربی و فِرار عربی که در فارسی به فتح فا استعمال کنند یعنی بگریز. بگریزید. زنهار. الحذر:
الفرار ای غافلان زآن گلشنی
کو حقیقت بدتر است از گلخنی.
(منسوب به مولوی در مثنوی چ علاءالدوله)
لغت نامه دهخدا

اصفرار

اصفرار
زرد شدن. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان علامۀ جرجانی ص 14) (منتهی الارب) (آنندراج). اصفیرار. (منتهی الارب) (آنندراج) : آثار اصفرار برصفحات رخسار او ظاهر شده بود. (سندبادنامه ص 189)
لغت نامه دهخدا

افرار

افرار
گریزانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بر گریختن داشتن. (المصادرزوزنی) (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا