جدول جو
جدول جو

معنی اقونیطون

اقونیطون
گیاهی علفی و زینتی از خانوادۀ آلاله با برگ های بریده و باریک و گل های سرخ، زرد یا آبی رنگ که دارای مادۀ سمّی شدید است و از آن الکلوئیدی به نام اکونیتین گرفته می شود، تاج الملوک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اقونیطون

اقونیطون

اقونیطون
یونانی تازی شده تاج شاهان از گیاهان تاج الملوک
اقونیطون
فرهنگ لغت هوشیار

اقونیطون

اقونیطون
دارویی مخدر ومسکن که قسمی از آنرا باغبانهای تهران گل تاج الملوک گویند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

قونیطون

قونیطون
قونیطن یونانی تازی گشته افسرشاهان (تاج الملوک) از گیاهان
قونیطون
فرهنگ لغت هوشیار

اقونیطس

اقونیطس
اقونیطن. اقونیطون. (یادداشت مؤلف). رجوع به اقونیطون شود
لغت نامه دهخدا

اقریطون

اقریطون
معروف به مزین. طبیبی بوده بعد از بقراط و پیش از جالینوس و او راست: کتاب الزینه. (ابن الندیم). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی و عیون الانباء شود، مردپوست رفته بینی از گرما و سخت سرخ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، آنکه پوست وی رنگین و سرخ باشد. (ناظم الاطباء) ، بسیار الحاح کننده در سؤال. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

قونیون

قونیون
از یونانی کونیون شوکران. قونین. رجوع به قونین شود، مسحوقونیا و زبدالبحر و خیربوا. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا