جدول جو
جدول جو

معنی افدرین

افدرین
الکلوئید بلوری یا مصنوعی گیاه افدرا که در شوک های جراحی و معالجۀ تب یونجه، آسم و کهیر به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با افدرین

افدرین

افدرین
نام یکی از داروها که بیشینۀ یک خوراک آنها از یک تا ده سانتیگراد است. ورجوع به کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 246 شود، ترک کردن جای را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رها کردن مکان را. (از اقرب الموارد) ، کشته را رها کردن. و مراد آنست که قاتل را نشناخته اند. (از اقرب الموارد). و رجوع به دزی ج 1 شود
لغت نامه دهخدا

اندرین

اندرین
نام دهی است در جنوب حلب و بین آندو باندازۀ یک روز راه است و بعد ازآن آبادانی نیست. اندرین در این روزگار (روزگار صاحب معجم البلدان = اوایل قرن هفتم) ویران است و فقط بقیه دو دیوار در آن دیده میشود و شعر عمرو بن کلثوم:
الاهبی بصحنک فاصبحینا
ولاتبقی خمور الاندرینا
مربوط به همین اندرین است. صاحب کتاب العین گفته اندرین جمع اندری است و اندری جوانانی اند که از جای پراکنده گرد می آیند. ازهری گفته اندر دهی است در شام و در آن درختان مو باشد و جمع آن اندرین است و خمورالاندرین در شعر ابن کلثوم گویا اشاره بدین مطلب باشد. (از معجم البلدان). و رجوع بهمین کتاب و اندری شود.
لغت نامه دهخدا