معنی اسمیوم
- اسمیوم
- عنصر فلزی سخت از گروه پلاتین که در معادن طلای سفید به دست می آید و برای ساختن سر قلم خودنویس و سوزن گرامافون به کار می رود
واژههای مرتبط با اسمیوم
اسمیوم
- اسمیوم
- فرانسوی اسپین زر از توپال ها
اسپیوش
- اسپیوش
- اسبغول اسفرزه
اسکیمو
- اسکیمو
- نوعی بستنی، ساکنان قطب شمال
اسفیوش
- اسفیوش
- اسفرزه
اسمیاد
- اسمیاد
- بر آماسیدن از خشم
کادمیوم
- کادمیوم
- فلز خاکستری رنگ، نرم، سمّی و سرطان زا که در ساخت آلیاژهای گوناگون به کار می رود
اندیوم
- اندیوم
- فلزی نرم، نقره ای رنگ، سمّی و قابل تورق و مفتول شدن که در حرارت ۱۵۵ درجۀ سانتی گراد ذوب می شود و در تهیۀ مواد نیمه رسانا و مواد دندان سازی به کار می رود
اسکیمو
- اسکیمو
- هر یک از مردمان ساکن جزایر قطب شمال، آلاسکا و گروئلند، نوعی بستنی
اسفیوش
- اسفیوش
- اِسفَرزه، گیاهی بیابانی از خانوادۀ بارهنگ با دانه های ریز قهوه ای رنگ و لعاب دار که مصرف دارویی دارد، اَسبغول، اِسپَرزه، اَسپغول، اِسپیوش، بَزرِقَطونا، بِشولِیون، بَنگو، روف، سابوس، سِپیوش، شِکَم پاره
