جدول جو
جدول جو

معنی اسکاتیف

اسکاتیف
روغنی که از جوشاندن بعضی املاح فلزی در روغن کتان به دست می آید و در نقاشی برای زودتر خشک شدن رنگ به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اسکاتیف

اسکاریس

اسکاریس
نوعی کرم حلقوی شکل با زندگی انگلی که در رودۀ انسان و حیوان زندگی می کند، آسکاریس، کِرم مِعدِه، کِرمِ رودِه
اسکاریس
فرهنگ فارسی عمید

اسکانیه

اسکانیه
ملوک الَاسکانیه،.، پادشاهان اشکانی: فاما کتاب کلیله و دمنه فقد اختلف فی امره فقیل عملته الهند و خبر ذلک فی صدر الکتاب و قیل عملته ملوک الاسکانیه و نحلته الهند. (فهرست ابن الندیم از محمد قزوینی درتعلیقات چهارمقاله ص 176). رجوع به اشکانیان شود
لغت نامه دهخدا

اسکافیه

اسکافیه
اصحاب ابی جعفر الاسکاف. قالوا: ان الله تعالی لایقدر علی ظلم العقلاء بخلاف ظلم الصبیان و المجانین فانه یقدر علیه. (تعریفات جرجانی). فرقه ای از معتزله و یاران ابوجعفر اسکاف باشند. گویند: خدای تعالی توانا نباشد که بر خردمندان ستم کند بخلاف کودکان و دیوانگان که نسبت به آنان ستم تواند کرد. کذافی شرح المواقف. (کشاف اصطلاحات الفنون) (سمعانی)
لغت نامه دهخدا