معنی اردنانس - فرهنگ فارسی عمید
معنی اردنانس
- اردنانس
- افسر یا سربازی که برای انجام دادن اوامر افسر ارشد به خدمت گماشته می شود، گماشته، بخشی در ارتش که مسئول تدارکات، مهمات و اسلحه است
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اردنانس
ارزنانی
- ارزنانی
- منسوب به ارزنان از قراء اصفهان و گروهی از دانشمندان بدین نسبت شهرت دارند. رجوع به انساب سمعانی شود
لغت نامه دهخدا
اردلانی
- اردلانی
- منسوب به اردلان. رجوع به برهان الدین و لباب الالباب ج 1ص 245 و 246 شود
لغت نامه دهخدا
ارمنیانس
- ارمنیانس
- موضعی از ارمینیه بلسان روم و در عیون الانباء آمده که رومیان اهل آن بلد را تا آنگاه ارمن مینامیدند. (عیون الانباء ج 1 ص 78)
لغت نامه دهخدا
ارونانه
- ارونانه
- تأنیث ارونان: لیله ارونانه، شب سخت. (منتهی الارب). شبی سخت
لغت نامه دهخدا
ارونان
- ارونان
- آواز، روزسخت، روزآسان روز نرم از واژه های دو پهلویست (از لغات اضداد)
فرهنگ لغت هوشیار