جدول جو
جدول جو

معنی هم نواله

هم نواله
دو یا چندتن که بر سر یک سفره با هم طعام بخورند، هم سفره، هم خوان
تصویری از هم نواله
تصویر هم نواله
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با هم نواله

عم نواله

عم نواله
شامل است نعمت و بخشش او. عام است کرم او. آن را پس از بردن نام ایزدتعالی می آورند
لغت نامه دهخدا

هم ناله

هم ناله
آنکه با دیگری نالد. (یادداشت مؤلف). روضه خوانها می گویند: خواهر، با زهرا همناله شو. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

هم پیاله

هم پیاله
کسی که با دیگری شراب می خورد، دو تن که با هم شراب بخورند
هم پیاله
فرهنگ فارسی عمید

هم خوابه

هم خوابه
هم خواب هم بستر: وین بترکم به بضع همخوابه نیز باید شدن به گرمابه. (دهخدا)، یار مصاحب: همه همخوابه وهمدرد دل تنگ منند مرکب خواب مرا تنگ سفر بگشایید، (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار