معنی مراره - فرهنگ فارسی عمید
معنی مراره
- مراره
- کیسه صفرا، در علم زیست شناسی کیسۀ گلابی شکل که در زیر کبد قرار دارد و صفرا در آن ذخیره می شود
تصویر مراره
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مراره
مراره
- مراره
- مراره و مرارت در فارسی زهره گاه ویشگاه (کیسه صفرا) زهره، تلخی، تلخکامی
فرهنگ لغت هوشیار
مراره
- مراره
- واحد مرار. یک درخت مرار. (ناظم الاطباء). رجوع به مُرار شود
لغت نامه دهخدا
مراره
- مراره
- مراره. زهره و ظرف صفرا. رجوع به مراره شود، تلخ خوان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شراره
- شراره
- جرقه آتش، گرمای سوزان، عشق فراوان، نامی کردی، درخشش، روشنی، جرقه
فرهنگ نامهای ایرانی