معنی محاجر تصویر محاجر محاجر محجرها، گرداگرد قریه ها، اطراف خانه ها، حرم ها، بوستان ها، کاسه های چشم، جمع واژۀ محجرمِحجَرها، گرداگرد قریه ها، اطراف خانه ها، حرم ها، بوستان ها، کاسه های چشم، جمعِ واژۀ مِحجَر فرهنگ فارسی عمید