تودری، گیاهی بیابانی و شبیه گیاه خردل با برگ های باریک و کرک دار و گل های زرد و خوشه ای و دانه های ریز و قهوه ای رنگ و لعاب دار، خیس کرده یا دم کردۀ آن را برای تسکین سینه درد و دفع سرفه می خورند و برای صاف کردن سینه و رفع گرفتگی صدا نافع است قدومه، شندله، اوسیمون، جنفج
آنکه دارای مادر است. آنکه در دامان مادر پرورش یافته. - پدرمادردار، آنکه دارای اصل و نسب است. کسی که از خاندان مشهور و اصیلی باشد. ، آنکه از مادر خود نگاهداری کند. کسی که هزینۀ زندگی مادر را بعهده دارد. رجوع به مادۀ بعد شود
مادربه ختن. مادربخطا. توضیح اینکه این ترکیب را به مقابلۀ مادر بخطا ساخته اند چه خطا علاوه بر معنی خودبمعنی سرزمینی خاص است که با ختن غالباً ذکر گردد. (فرهنگ فارسی معین).... حرفی است مهمل به مقابلۀ آن (مادر بخطا) کرسی نشین شده. (آنندراج) : طعنۀ مشک خطائی زده مادربختن بسکه پیدا شده مادربخطا در کشمیر. ملاطغرا (از آنندراج). و رجوع به ختن و مادربخطا شود