جدول جو
جدول جو

معنی فرو هلیدن

فرو هلیدن
به پایین انداختن، بر زمین گذاشتن، فرو گذاشتن، پایین گذاشتن، آویزان کردن، رها کردن، آویزان شدن، کنایه از خراب شدن، فروهشتن، فروهیختن
تصویری از فرو هلیدن
تصویر فرو هلیدن
فرهنگ فارسی عمید