فراوان و بسیار از هر چیز، بسیار، زیاد، به طور فراوان، معتدٌ به، درغیش، وافر، جزیل، به غایت، مفرط، موفّر، اورت، متوافر، کثیر، خیلی، عدیده، موفور، بی اندازهفراوان و بسیار از هر چیز، بِسیار، زیاد، به طور فراوان، مُعتَدٌ بِه، دَرغیش، وافِر، جَزیل، بِه غایَت، مُفرِط، مُوَفَّر، اُوِرت، مُتَوافِر، کَثیر، خِیلی، عَدیدِه، مَوفور، بی اَندازِه