معنی عاری عاری بی بهره، بدونبرهنه، لخت، عریان، رت، عور، متجرّد، ورت، لوت، تهک، لاج، اوروت، غوشت، معرّیٰ، لچ، پتی تصویر عاری فرهنگ فارسی عمید