جدول جو
جدول جو

معنی رصد کردن

رصد کردن
ضبط و تعیین حساب حرکات و درجات ستارگان و اجرام نجومی در رصد خانه
تصویری از رصد کردن
تصویر رصد کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رصد کردن

رشد کردن

رشد کردن
نمو کردن، بزرگ شدن، بالیدَن، کَوالیدَن، گُوالیدَن
رشد کردن
فرهنگ فارسی عمید

قصد کردن

قصد کردن
آهنگ بد بد خواهی کامستن، آهنگیدن یازیدن گرایستن، درخونیدن آهنگ بچیزی کردن: و هر جوق قصد شهری کردند. یا قصد کردن کسی را (جان کسی را)، سوء قصد برای کشتن وی: عین الملک را آنجا قصد کردند تا گذشته شد
فرهنگ لغت هوشیار

قصد کردن

قصد کردن
آهنگ کردن، عزم کردن، برای مِثال کجا گویم که با این درد جانسوز / طبیبم قصد جان ناتوان کرد (حافظ - ۲۸۰)
قصد کردن
فرهنگ فارسی عمید