دوک کوچک. (ناظم الاطباء). به معنی دوک است. (آنندراج). مصغر دوک، ماسوره ای که در کلوک گذارند وکرباس بافند. (از شعوری ج 1 ورق 454) ، پود. پود پیچ و ماکو. (ناظم الاطباء) ، در آذربایجان (خلخال) بستۀ مخروطی شکل نخ و رشته راگویند که به دور میله یا میل دوک پیچیده شده است
دول کوچک. (ناظم الاطباء). دلو کوچک. دول خرد. (یادداشت مؤلف). دول چرمین. (آنندراج) ، ظرف دسته داری که بدان آب بردارند. (ناظم الاطباء). ظرف مسین که زنان در حمامها آب با آن ازطاس برگیرند و ظرفی مسین یا چرمین که با آن از حوض خانه یا خزینۀ حمام آب برگیرند. (یادداشت مؤلف)