جدول جو
جدول جو

معنی دوهچه

دوهچه
هچه، چوب دو شاخه که در بغل درخت یا زیر شاخۀ خمیده بزنند تا راست بایستد، خاچه، هاچه
تصویری از دوهچه
تصویر دوهچه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دوهچه

دولچه

دولچه
پارسی است دولک دول کوچک ظرف آب (اعم از بلوری چینی مسی) پارچ
دولچه
فرهنگ لغت هوشیار

دوگچه

دوگچه
دهی است از بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز. واقع در 4هزارگزی باغ ملک با 300 تن سکنه. آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

دوکچه

دوکچه
دوک کوچک. (ناظم الاطباء). به معنی دوک است. (آنندراج). مصغر دوک، ماسوره ای که در کلوک گذارند وکرباس بافند. (از شعوری ج 1 ورق 454) ، پود. پود پیچ و ماکو. (ناظم الاطباء) ، در آذربایجان (خلخال) بستۀ مخروطی شکل نخ و رشته راگویند که به دور میله یا میل دوک پیچیده شده است
لغت نامه دهخدا

دولچه

دولچه
دول کوچک. (ناظم الاطباء). دلو کوچک. دول خرد. (یادداشت مؤلف). دول چرمین. (آنندراج) ، ظرف دسته داری که بدان آب بردارند. (ناظم الاطباء). ظرف مسین که زنان در حمامها آب با آن ازطاس برگیرند و ظرفی مسین یا چرمین که با آن از حوض خانه یا خزینۀ حمام آب برگیرند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

کوهچه

کوهچه
کوه کوچک و خرد. (آنندراج). مصغر کوه. تپه و کوه خرد. (ناظم الاطباء). کوه کوچک. کوه خرد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا