جدول جو
جدول جو

معنی دژکاک

دژکاک
کرکس، پرنده ای درشت با منقار قوی، گردن بدون پر، بال های بلند و دید قوی که معمولاً از لاشۀ جانوران تغذیه می کند، نسر، لاشخور، کلمرغ، شیرگنجشک، دالمن، ورکاک، دال، مردارخوٰار
تصویری از دژکاک
تصویر دژکاک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دژکاک

دژکاک

دژکاک
کرکس و آن مرغی باشد مردارخوار. (از برهان) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

دژکام

دژکام
ویژگی کسی که به کام و آرزوی خود نرسیده، اندوهگین، برای مِثال یکی نامه نوشت از ویس دژکام / به رامین نکوبخت و نکونام (فخرالدین اسعد - ۲۵۷)، خشمناک، زاهد و پرهیزکار، خواجۀ سرا
دژکام
فرهنگ فارسی عمید

دژکام

دژکام
زاهد و پرهیزکار. (برهان) (آنندراج). پارسا. (ناظم الاطباء) ، خواجه سرا. (برهان) (آنندراج) ، پیر سال دیده. (ناظم الاطباء). دژکامه. و رجوع به دژکامه شود
لغت نامه دهخدا

دژکام

دژکام
بدکام. تلخ کام. اندوهناک. بی مراد. نومید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
یکی نامه نوشت از ویس دژکام
به رامین نکوبخت نکونام.
(ویس و رامین).
، سهمناک و خشمگین. (برهان) (آنندراج). غضبناک و خشمناک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دکاک

دکاک
جَمعِ واژۀ دَک ّ. (منتهی الارب). رجوع به دَک ّ شود، جَمعِ واژۀ دَکّه. (اقرب الموارد). رجوع به دَکّه شود
لغت نامه دهخدا