هر یک از حروف هجا یا واحدهای الفبا که کلمات از آن ها ترکیب می شود مانند ا، ب، پ، ت، ث...، در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که معنی مستقل ندارد و تنها برای پیوند دادن کلمه، گروه یا جمله به یکدیگر و نشان دادن نقش کلمات به کار می رود مانند از، با، بر، تا، کلمه، سخن، گپ حرف پهلودار: سخن پهلودار، سخنی که به کنایه گفته شود حرف راندن: سخن گفتن حرف زدن: سخن گفتن، گفتگو کردن حرف ندا: در دستور زبان علوم ادبی حرفی که با آن کسی را بخوانند و توجه او را جلب کنند مانند ایا، یا، ای هر یک از حروف هجا یا واحدهای الفبا که کلمات از آن ها ترکیب می شود مانندِ ا، ب، پ، ت، ث...، در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که معنی مستقل ندارد و تنها برای پیوند دادن کلمه، گروه یا جمله به یکدیگر و نشان دادن نقش کلمات به کار می رود مانندِ از، با، بر، تا، کلمه، سخن، گپ حَرف پهلودار: سخن پهلودار، سخنی که به کنایه گفته شود حَرف راندن: سخن گفتن حَرف زدن: سخن گفتن، گفتگو کردن حَرف ندا: در دستور زبان علوم ادبی حرفی که با آن کسی را بخوانند و توجه او را جلب کنند مانند ایا، یا، ای