معنی حراج - فرهنگ فارسی عمید
معنی حراج
حراج
حرج ها، فشارها، اعتراض ها، شکایت ها، گناه ها، بزه ها، جمع واژۀ حرج
تصویر حراج
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با حراج
حراج
حراج
بمعنی جامه هائی که روی طناب اندازند تا خشک شود و در فارسی بمعنی فروش چیزی بمزایده میگویند، فروش ملک یا کالا در حضور عده ای که هر کس بیشتر بخرد باو بدهند
فرهنگ لغت هوشیار
حراج
حراج
فروختن چیزی به قیمت پایین تر از قیمت اصلی آن، فروش چیزی به مزایده، فروش ملک یا کالا در حضور عدهای که هر کس بیشتر بخرد به او بدهند
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.