جدول جو
جدول جو

معنی جگرخوار

جگرخوار
کسی که غم و اندوه بسیار بخورد، آنکه غم دیگری را بخورد، یار غمخوار
مایۀ ناراحتی
دلیر، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
تصویری از جگرخوار
تصویر جگرخوار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جگرخوار

جگرخواره

جگرخواره
جگرخوار، برای مِثال نیابی ز من بر جگرخواره ای / جگرخواره ای نی شکرباره ای (نظامی۵ - ۹۹۹)
جگرخواره
فرهنگ فارسی عمید

جگر خواره

جگر خواره
خورنده جگر جگر خوار، قسمی ساحر نوعی جادوگر، رنج کش محنت پرست آنکه بسیار غم واندوه خورد، آنکه غم دیگری خورد آنکه تعهد دیگری کند
فرهنگ لغت هوشیار