جدول جو
جدول جو

معنی تفشل

تفشل
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، تفشه، نکوهش، سراکوفت، سرزنش، بیغار، طعنه، بیغاره، پیغاره، سرکوفت، عتیب، زاغ پا، تفش، ملامت
تصویری از تفشل
تصویر تفشل
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تفشل

تفشل

تفشل
دویدن آب. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). روان شدن آب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، زن خواستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تزوج. (از اقرب الموارد) ، بر فشل نشستن زن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

تفشل

تفشل
بمعنی اول تفش است که طعنه و سرزنش باشد. (برهان) (آنندراج) تفش و طعنه و سرزنش و تفشه و بیغار. (ناظم الاطباء). رجوع به تفش شود
لغت نامه دهخدا

تفال

تفال
فال زدن جتک مرواک آب دهن که از اثر مزه چیزی بهم رسد آب دهن تف خدو کفک. فال زدن، فال شناسی فال اندازی فال گویی، فال فال نیک شگون، جمع تغالات
فرهنگ لغت هوشیار