جدول جو
جدول جو

معنی تشریف داشتن

تشریف داشتن
حضور داشتن به صورت احترام آمیز برای شخص دیگری به کار برده می شود
تصویری از تشریف داشتن
تصویر تشریف داشتن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تشریف داشتن

تاریک داشتن

تاریک داشتن
تیره ساختن. غم انگیز کردن:
هنرمند را شاد و نزدیک دار
جهان بر بداندیش تاریک دار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

تشویش داشتن

تشویش داشتن
شوریده خاطر بودن و مضطرب بودن و بی قرار بودن و آزرده بودن. (ناظم الاطباء) : گفت ای یار عزیز آنگه که تو دیدی غم نانی داشتم و امروز تشویش جهانی. (گلستان)
لغت نامه دهخدا

تصرف داشتن

تصرف داشتن
مالک بودن. بدست آوردن. قدرت داشتن. (ناظم الاطباء) :
تصرف در مزاج عالم از فیض سخن دارم
چراغی کرده ام روشن که در هر انجمن دارم.
ناصرعلی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

تری داشتن

تری داشتن
رطوبتی بودن. رطوبت مزاج بودن: شراب نو، نشاید مردمانی را که تری دارند و باد بر ایشان غلبه دارد. (نوروزنامۀ منسوب به خیام)
لغت نامه دهخدا