معنی تراشیدن تراشیدن ستردن موی از بدن با تیغ، جدا کردن پوسته یا ورقه های نازک از چوب یا فلز با رنده یا سوهان یا چرخ، تراش دادن، صاف کردن چوب یا تخته، خراشیدن و پاک کردن چیزی تصویر تراشیدن فرهنگ فارسی عمید
تراشیدن تراشیدن ستردن موی به وسیله تیغ از بدن، سابیدن چوب یا فلز به وسیله سوهان یا رنده فرهنگ فارسی معین