بافت چرب و سفید رنگی که در بدن انسان و بعضی حیوانات تولید می شود پیه آوردن: کنایه از چاق شدن، انباشته شدن چربی در عضوی از بدن پیه چیزی به تن مالیدن: پیه چیزی را به تن (بدن) خود مالیدن کنایه از زحمت و سختی آن را پذیرفتن پیه قاوندی: روغنی سفید رنگ و سفت مانند پیه که از دانه ای گرفته می شود، شحم قاوندی پیه گرفتن: کنایه از چاق شدن، انباشته شدن چربی در عضوی از بدن، پیه آوردن بافت چرب و سفید رنگی که در بدن انسان و بعضی حیوانات تولید می شود پیه آوردن: کنایه از چاق شدن، انباشته شدن چربی در عضوی از بدن پیه چیزی به تن مالیدن: پیه چیزی را به تن (بدن) خود مالیدن کنایه از زحمت و سختی آن را پذیرفتن پیه قاوندی: روغنی سفید رنگ و سفت مانند پیه که از دانه ای گرفته می شود، شحم قاوندی پیه گرفتن: کنایه از چاق شدن، انباشته شدن چربی در عضوی از بدن، پیه آوردن