معنی پیش افکندن پیش افکندن جلو انداختن و راندن، جلو بردن، تقدیم کردن، بستن در اتاق به حالتی که با اندکی فشار باز شود، پیش کردن تصویر پیش افکندن فرهنگ فارسی عمید