جدول جو
جدول جو

معنی برپای

برپای
ایستاده، کسی یا چیزی که روی پای خود قرار گرفته باشد، برپا، هج، قائم، سرپا، برخاسته، ورپا
تصویری از برپای
تصویر برپای
فرهنگ فارسی عمید