جدول جو
جدول جو

معنی انیدرید

انیدرید
ترکیب شیمیایی آلی یا معدنی که با حذف آب از یک اسید به دست می آید
تصویری از انیدرید
تصویر انیدرید
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با انیدرید

آنیدرید

آنیدرید
انیدرید، ترکیب شیمیایی آلی یا معدنی که با حذف آب از یک اسید به دست می آید
آنیدرید
فرهنگ فارسی عمید

ابن درید

ابن درید
ابوبکر محمد بن حسن بن عتاهیه ازدی لغوی (223-321 هَ. ق.). تولد او ببصره بود و در همان شهر تحصیل علوم کرد ودر سال 257 در ف تنه صاحب الزنج از بصره بعمان و از عمان بفارس رفت و به دربار آل میکال پیوست و در آنجا ریاست دیوان بدو مفوض گشت و پس از عزل و انتقال میکالیان بخراسان (308) به بغداد رفت و خلیفه او را 50 دینار مشاهره مقرّر داشت. از آثار او کتاب الجمهره است در لغت عرب که آل میکال نوشته و مقصورۀ او قصیده ای است طولانی نزد ادبا معروف و بر آن شرحها نوشته اند. و کتابهای دیگری نیز در لغت تصنیف کرده است. و کتاب وشاح و غریب الحدیث و لغات القرآن از اوست. ابن درید با آنکه در شرب خمر افراط میکرد عمری طویل یافت و در 90 سالگی در بغداد مبتلا بفالج شده و هشت سال پس از آن درگذشت. او استاد مبرد است. (الفهرست) (ابن خلکان)
لغت نامه دهخدا

اریدبرید

اریدبرید
این لغت از توابع است و به معنی دوائی باشد مانند پیاز میان شکافته و از سیستان آرند، بر بواسیر طلی کنند نافع باشد و خوردن آن زنان را خون حیض بگشاید. (برهان) (آنندراج). آریدبرید. دَلَبوث. سیف الغراب. کسیقون. ماخاریون. رجوع به ارندبرند و دَلَبوث شود
لغت نامه دهخدا

انادید

انادید
پراکنده بهر سوی: ذهبوا انادید، بهرسوی پراکنده رفتند، و همچنین است ذهبوا تنادید. (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

اندرود

اندرود
دهی است از بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد با 313 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، حبوب و سردرختی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) ، رسن ستبر درشت. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به اندرین شود
لغت نامه دهخدا

اندریه

اندریه
دهی است از بخش فیروزکوه شهرستان دماوند با 780 تن سکنه. آب آن از رودخانه قزقانچای و محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا