جدول جو
جدول جو

معنی وثایق

وثایق
وثیقه ها، عهدها، پیمان ها، مالهایی که در برابر دریافت وام نزد وام دهنده می گذارند، جمع واژۀ وثیقه
تصویری از وثایق
تصویر وثایق
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با وثایق

وثایق

وثایق
جمع وثیقه: (دبیری صناعتی است... منتفع در مخاطباتی که در میان مردم است بر سبیل محاورت و مشاورت و مخاصمت... در مدح و ذم... و بزرگ گردانیدن اعمال و خرد گردانیدن اشغال و ساختن وجوه عذر و عتاب و احکام وثائق (وثایق) و اذکار سوابق)
وثایق
فرهنگ لغت هوشیار

وثائق

وثائق
وثایق در فارسی، جمع وثیقه، گرویی ها جمع وثیقه: (دبیری صناعتی است... منتفع در مخاطباتی که در میان مردم است بر سبیل محاورت و مشاورت و مخاصمت... در مدح و ذم... و بزرگ گردانیدن اعمال و خرد گردانیدن اشغال و ساختن وجوه عذر و عتاب و احکام وثائق (وثایق) و اذکار سوابق)
وثائق
فرهنگ لغت هوشیار

وثاقی

وثاقی
از ترکی تاژیا غلامی که باغلامان دیگر در حجره هایی متصل بسرای سلطنتی منزل داشت و آنان را (وثاقیان) مینامیدند (غزنویان) : (و سلطان باوی (حاجب) (علی قریب) خالی کرد چنانکه آنجا منکیتراک حاجب بود و بوسهل زوزنی و طاهر دبیر و عراقی دبیر ایستاده و بدر حاجب سرای ایستاده و سلاح دارا گرد تخت و غلامی صد وثاقیان)
فرهنگ لغت هوشیار

وثائق

وثائق
جَمعِ واژۀ وثیقه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (دهار). عهد و پیمان محکم. رجوع به وثیقه شود
لغت نامه دهخدا

وثاقی

وثاقی
منسوب به وثاق. غلامی که با غلامان دیگر در حجره هایی متصل به سرای سلطنتی منزل داشت و آنان را وثاقیان مینامیدند. (فرهنگ فارسی معین) : غلامان وثاقی را جدا به کوشک کهن محمودی فرودآوردند. (تاریخ بیهقی). و به در حاجب سرای با سلاحداران گردبرگرد تخت ایستاده با غلامی صد از وثاقیان سلطان. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا

وشایق

وشایق
جَمعِ واژۀ وشیقه. (ناظم الاطباء). رجوع به وشیقه شود
لغت نامه دهخدا

وثاق

وثاق
اتاق، خانه، برای مِثال دوش سرمست آمدم به وثاق / با حریفی همه وفا و وفاق (انوری - ۲۶۹)، خیمه، سراپرده، مسکن، منزل
وثاق
فرهنگ فارسی عمید