معنی نخجیرگر - فرهنگ فارسی عمید
معنی نخجیرگر
- نخجیرگر نَخجیرگَر
- شکارچی، آنکه پیشه اش شکار کردن جانوران است، صیّاد، قانص، حابل، نخجیرگان، نخجیروال، متصیّد، صیدبند، صیدگر، شکارگیر، نخجیرزن، نخجیرگیر، شکارگر، صیدافکن شِکارچی، آنکه پیشه اش شکار کردن جانوران است، صَیّاد، قانِص، حابِل، نَخجیرگان، نَخجیروال، مُتَصَیِّد، صِیدبَند، صِیدگَر، شِکارگیر، نَخجیرزَن، نَخجیرگیر، شِکارگَر، صِیداَفکن
تصویر نخجیرگر
فرهنگ فارسی عمید