معنی گردش گردش چرخ زدن چیزی به دور خود، راه رفتن به قصد تفرج، جریان، جابه جاییگردش دادن: گرداندن کسی یا چیزی در جاییگردش کردن: دور زدن، تفریح کردن، گشتن تصویر گردش فرهنگ فارسی عمید