معنی کینه جویی - فرهنگ فارسی عمید
معنی کینه جویی
- کینه جویی کینِه جویی
- انتقام جویی، به دنبال انتقام بودن، انتقام گیری، کینه کشی، کینه توزی، کینه خوٰاهی اِنتِقام جویی، به دنبال انتقام بودن، انتقام گیری، کینِه کِشی، کینِه توزی، کینِه خوٰاهی
فرهنگ فارسی عمید