جدول جو
جدول جو

معنی عروس چرخ

عروس چرخ
کنایه از خورشید، چشمۀ آفتاب، چشمۀ آتش فشان، چشمۀ خاوری، چشمۀ روز، چشمۀ روشن، چشمۀ سیماب، چشمۀ سیماب ریز، چشمۀ گرم، چشمۀ نور، چشمۀ نوربخش، چشمۀ هور، آیینۀ آسمان، آیینۀ چرخ، آیینۀ خاوری، بانوی مشرق، بور بیجاده رنگ، تابۀ زر، خسرو سیّارگان، خسرو مشرق، زورق زرّین، سیماب آتشین، شهسوار فلک، نیّر اعظم، شیرسوار فلک، باشۀ فلک، شاهد روز، شهسوار سپهر، شهسوار گردون، صدف فلک، صدف روز، صدف آتشین، عروس خاوری، عروس روز، عروس فلک، غضبان فلک، یاقوت زرد، زرّین ترنج، زرّین کاسه
تصویری از عروس چرخ
تصویر عروس چرخ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با عروس چرخ

عروس بری

عروس بری
زن گرفتن. ازدواج: شاه جواب داد که مرا عروس بری به کار نیست که من خود عروسان بسیار دارم. (اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی)
لغت نامه دهخدا

عروس آرا

عروس آرا
عروس آرای. عروس آراینده. مشاطه. رجوع به عروس آرای شود
لغت نامه دهخدا

عروس کخ

عروس کخ
اروس کخ دغدک کخ (کخ صورت زشت) ابزاری برای ترساندن کودک
عروس کخ
فرهنگ لغت هوشیار