جدول جو
جدول جو

معنی عابس

عابس
اخمو، کسی که اخم کند و چین بر ابرو انداخته و روی خود را درهم بکشد، عبّاس، گره پیشانی، ترش روی، بداخم، اخم رو، سخت رو، بداغر، دژبرو، تندرو، تیموک، زوش، متربّد، روترش، ترش رو، عبوس
تصویری از عابس
تصویر عابس
فرهنگ فارسی عمید