جدول جو
جدول جو

معنی شانه سر

شانه سر
هدهد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، شانه سرک، بوبه، بوبک، پوپو، پوپش، بدبدک، کوکله، پوپ، بوبو، مرغ سلیمان، شانه به سر، بوبویه، پوپک، پوپؤک
تصویری از شانه سر
تصویر شانه سر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شانه سر

شانه سر

شانه سر
هدهد را گویند. (برهان قاطع). هدهد که آن را مرغ سلیمان نیز گویند. (بهار عجم) (آنندراج). پوپو. پوپک. شانه بسر. بوبو. بودبود. پوپش. هدهد باشد و آن را پوپوپک و پوپو و پوپه نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری). هدهد. (غیاث اللغات). آن را شانه سرک و پوپو و پوپوپک نیز گفته اند. (انجمن آرا) :
یا از خبر شمیم جانان
این شانه سر است و آن سلیمان.
محسن تأثیر (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

شانه سرک

شانه سرک
هُدهُد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پَر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، پوپُؤَک، پوپَک، مُرغِ سُلِیمان، کوکَلِه، شانِه سَر، بوبو، شانِه بِه سَر، پوپ، پوپَش، بوبِه، بوبَک، پوپو، بوبویِه، بَدبَدَک
شانه سرک
فرهنگ فارسی عمید

خانه سر

خانه سر
دهی است جزء دهستان سیاهکلرود بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 23 هزارگزی جنوب خاوری رودسر و 2 هزارگزی شوسۀ رودسر به شهسوار. این ده در دامنۀ کوهسار قرار دارد و آب و هوایش معتدل و مرطوب و سکنه اش 135 تن است که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از چشمه و محصول آن برنج و مرکبات و چای و شغل اهالی زراعت و نمدمالی و راه این دهکده مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ص 98)
لغت نامه دهخدا

شانه گر

شانه گر
که شانه سازد. که شانه تراشد. که شانه درست کند. مرادف شانه تراش است. (از بهار عجم) (آنندراج) : منشار این کار منشاری بود باریک و تیز لطیف تر از منشار شانه گران. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
بمن تا بت شانه گر شد دچار
مرا روز و شب شانه بینی است کار.
طاهر وحید (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا