جدول جو
جدول جو

معنی زنجرف

زنجرف
شنگرف، یکی از انواع سنگ های معدن جیوه که در معادن به صورت توده یا رشته و رگه پیدا می شود، غبارش سرخ یا قهوه ای رنگ است و در نقاشی به کار می رود، سولفور جیوه، اکسید سرخ سرب، زنجفر، شنجرف
تصویری از زنجرف
تصویر زنجرف
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با زنجرف

زنجرف

زنجرف
معرب شنگرف است. (از فرهنگ فارسی معین). بمعنی شنگرف است و آن جوهری باشد کانی و عملی، بهترین آن کانی است و عملی را از سیماب سازند و آن زهر قاتل است. (برهان) (آنندراج). شنجرف. (ناظم الاطباء). زنجفر. شنگرف. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به شنگرف، تحفۀ حکیم مؤمن و ترجمه صیدنه شود
لغت نامه دهخدا

زنجره

زنجره
حشره ایست از راسته نیم بالان که سر بزرگ و چهار بال شفاف و نازک دارد و بر روی درختان به سر میبرد و از شیره آنها تغذیه مینماید. جنس نر این حیوان با اعضای مخصوص زیر شکم و کشیدن پاهایش بانها صدای سوت مخصوصی تولید میکند. ماده این حشرات درون پوست درخت تخم میگذارند سیر سیرک
فرهنگ لغت هوشیار

زنجره

زنجره
جیرجیرک، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرَک، جَرواسَک، چَزد، جَزد، زانِه، زَلِّه
زنجره
فرهنگ فارسی عمید

زنجرو

زنجرو
از صمغ های سقزی به رنگ سرخ، زرد یا سفید با طعم تلخ که از برخی درختان و درختچه ها به دست می آید و در معالجۀ بیماری های درد مفاصل، عرق النسا و کرم معده مفید است، اَنزَروت، اَنجَروت، کُنجِده، کُنجیده، بارزَد، بیرزَد، بیرزه، بِریزه
زنجرو
فرهنگ فارسی عمید

زنجره

زنجره
حشره ای است دارای بال نازک و شفاف، روی درختان زندگی می کند و آوازی بلند و طولانی دارد
زنجره
فرهنگ فارسی معین

زنجره

زنجره
حشره ای است شبیه ملخ و سبز رنگ که در غله زارها و هوای گرم بانگ کند، سوسک،، جزد، چزد
زنجره
فرهنگ فارسی معین

زنجفر

زنجفر
شَنگَرف، یکی از انواع سنگ های معدن جیوه که در معادن به صورت توده یا رشته و رگه پیدا می شود، غبارش سرخ یا قهوه ای رنگ است و در نقاشی به کار می رود، سولفور جیوه، اکسید سرخ سرب، زَنجَرف، شَنجَرف
زنجفر
فرهنگ فارسی عمید