جدول جو
جدول جو

معنی زعما

زعما
زعیم ها، کفیل ها، پذرفتارها، رئیس ها، رهبرها، پیشواها، بزرگان قوم، جمع واژۀ زعیم
تصویری از زعما
تصویر زعما
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با زعما

زعماء

زعماء
جمع زعیم، مهتران پیشوایان، پایندان ها، سرتیپان کفیل ضامن، پیشوا مهتر رئیس جمع زعماء، (بیشتر در بلوچستان) زارع کشاورز
فرهنگ لغت هوشیار

معما

معما
در بدیع ذکر مطلبی یا اسمی به قلب، تصحیف و تبدیل کلمات یا به حساب اعداد و جمل که پس از تفکر و تعمق بسیار کشف شود. مثال به اسم علی، برای مِثال چو نام او گذرد بر صوامع ملکوت / به قدر مرتبه هر یک ز جا بلند شود. «ز جا» را اگر به مرتبه بلند کنند (بالا ببرند)، یعنی «ز» را که هفت است هفتاد و «ج» را که سه است سی و «الف» را که یک است ده بکنند «ع» و «ل» و «ی» به دست می آید، موقعیتی که معنی آن پوشیده باشد، پوشیده بودن، ابهام
معما
فرهنگ فارسی عمید