ترنجی که از طلا ساخته باشند. (از فرهنگ فارسی معین) ، کنایه از خورشید عالم افروز است. (برهان) (آنندراج). آفتاب. (ناظم الاطباء). کنایه از آفتاب، خورشید. (فرهنگ فارسی معین) : چون سیب نخلبند بریزد بسوگ او زرین ترنج فلکۀ این نیلگون خیام. خاقانی. رجوع به زرین و دیگر ترکیبهای آن شود
تره ای از زر. ترۀ ساخته از طلا: پرویز بهر خوانی زرین تره گستردی کردی ز بساط زر، زرین تره را بستان پرویز کنون گم شد، زآن گم شده کمتر گو زرین تره کو برخوان رو کم ترکوا برخوان. خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 364)