جدول جو
جدول جو

معنی روینگ

روینگ
روناس، گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودن، رودنگ، روین، رویناس، روغناس، زغنار
تصویری از روینگ
تصویر روینگ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با روینگ

روینگ

روینگ
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار

روینگ

روینگ
روین. روناس. (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از برهان). فوه. روین. روناس. رویناس. روغناس. فوهالصبغ. (یادداشت مؤلف). رجوع به روناس شود
لغت نامه دهخدا

رودنگ

رودنگ
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار

بوینگ

بوینگ
نوعی ریحان با برگ های ریز و شاخه های باریک و گل های سرخ رنگ، ریحان کوهی، بادروج، بادرو، بورَنگ، ترۀ خراسانی
بوینگ
فرهنگ فارسی عمید

رودنگ

رودنگ
روناس، گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودَن، رویَن، رویَنگ، رویناس، روغناس، زُغنار
رودنگ
فرهنگ فارسی عمید

بوینگ

بوینگ
تره ای است شبیه به ریحان و آنرا بعربی بادروج خوانند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به بونیگ شود
لغت نامه دهخدا

روینه

روینه
رویینه. هر چیز که از روی ساخته شده و یا از روی اندود شده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به رویینه شود، حلبی ساز. دیگ ساز. کسی که دیگ سفید کند، رنگ سرخ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

روسنگ

روسنگ
دهی از بخش بجستان شهرستان گناباد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و ارزن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

رودنگ

رودنگ
بمعنی رودن است که رودنیاس باشد. (برهان قاطع). چوبی است سرخ که بدان رنگ کنند و گفته اند روناس است. (آنندراج). بیخهای باریک که جامه ها را بدان سرخ رنگ رزند. به هندی مجیه نامند. (غیاث اللغات). فُوَّه. (نصاب) (منتهی الارب). فوهالصباغین. (یادداشت مؤلف). رجوع به رودن و روناس و رونیاس و فُوَّه شود
لغت نامه دهخدا