معنی روغناس
- روغناس
- روناس، گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودن، رودنگ، روین، روینگ، رویناس، زغنار
واژههای مرتبط با روغناس
روغناس
- روغناس
- گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
روغناس
- روغناس
- گیاهی است پایا دارای برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد که از ریشه آن ماده قرمز رنگی به دست می آید که در رنگرزی به کار می رود، روناس
روغناس
- روغناس
- رویناس و روناس، (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از برهان) (از شعوری ج 2 ورق 24)، روناس، رُنّاس، روین، فُوَه، عروق حُمر، (یادداشت مؤلف)، رجوع به روناس و رویناس شود
روشناس
- روشناس
- مشهور معروف، ستاره کوکب جمع روشناسان
رویناس
- رویناس
- گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
روشناس
- روشناس
- معروف، مشهور، نامدار، سرشناس،
برای مِثال ندانم کس از مردم روشناس / کزآن مردمی نیست بر وی سپاس (نظامی۵ - ۷۶۷)
روشناس
- روشناس
- سرشناس، مشهور، ستاره
رویناس
- رویناس
- روناس، گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودَن، رودَنگ، رویَن، رویَنگ، روغناس، زُغنار
رویناس
- رویناس
- روناس، گیاهی است، جامه بدان رنگ کنند، (فرهنگ خطی)، روناس، (ناظم الاطباء) (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از شعوری ج 2 ص 24) :
خون در عروق بفسردم همچو رویناس،
نزاری قهستانی (از جهانگیری)