جدول جو
جدول جو

معنی رنگی

رنگی
آغشته به رنگ، رنگ آلود، آنچه به رنگ های مختلف باشد، رنگرز، صباغ
تصویری از رنگی
تصویر رنگی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رنگی

رنگی

رنگی
رنگرز. صباغ. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس) ، چیت و نوعی از پارچه، چیتی که رنگ آن با شستن مقاومت نمی کند. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). چیت رنگ رو. پارچه ای که رنگ آن برود، رنگین. رنگ آلود. رنگ آلوده، نقاشی با رنگهای گوناگون. مقابل سیاه قلم. فیلم و عکسی که تصاویر آن برنگهای گوناگون باشد
لغت نامه دهخدا

دنگی

دنگی
دنگ کوب، با سر بطرف پایین رفتن هواپیما و مجدد باز گشتن (بوسیله دسته فرمان)
فرهنگ لغت هوشیار