خارخسک، گیاهی بیابانی شبیه بوتۀ هندوانه، با خارهای سه پهلو به اندازۀ نخود و شاخه هایی که بر روی زمین می خوابد، خنجک، حسک، سه کوهک، شکوهنج، سکوهنچ، سیالخ، جسمی خس و خاشاک، خار فلزی سه گوشه ای که هنگام جنگ بر سر راه دشمن می ریختند، برای مثال خسک بر گذرگاه کین ریختند / نقیبان خروشیدن انگیختند (نظامی5 - ۸۳۴)، عدو را به جای خسک در بریز / که احسان کند کند دندان تیز (سعدی۱ - ۷۳)خارخَسَک، گیاهی بیابانی شبیه بوتۀ هندوانه، با خارهای سه پهلو به اندازۀ نخود و شاخه هایی که بر روی زمین می خوابد، خَنجَک، حَسَک، سِه کوهَک، شِکوهَنج، سِکوهَنچ، سَیالِخ، جَسمی خس و خاشاک، خار فلزی سه گوشه ای که هنگام جنگ بر سر راه دشمن می ریختند، برای مِثال خسک بر گذرگاه کین ریختند / نقیبان خروشیدن انگیختند (نظامی5 - ۸۳۴)، عدو را به جای خسک دُر بریز / که احسان کُنَد کُند دندان تیز (سعدی۱ - ۷۳)