معنی خسرو سیارگان - فرهنگ فارسی عمید
معنی خسرو سیارگان
خسرو سیارگان
کنایه از خورشید، چشمۀ آفتاب، چشمۀ آتش فشان، چشمۀ خاوری، چشمۀ روز، چشمۀ روشن، چشمۀ سیماب، چشمۀ سیماب ریز، چشمۀ گرم، چشمۀ نور، چشمۀ نوربخش، چشمۀ هور، آیینۀ آسمان، آیینۀ چرخ، آیینۀ خاوری، بانوی مشرق، بور بیجاده رنگ، تابۀ زر، خسرو مشرق، زورق زرّین، سیماب آتشین، شهسوار فلک، عروس چرخ، نیّر اعظم، شیرسوار فلک، باشۀ فلک، شاهد روز، شهسوار سپهر، شهسوار گردون، صدف فلک، صدف روز، صدف آتشین، عروس خاوری، عروس روز، عروس فلک، غضبان فلک، یاقوت زرد، زرّین ترنج، زرّین کاسه
تصویر خسرو سیارگان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خسرو سیارگان
خسرو سیارگان
خسرو سیارگان
بمعنی خسرو زرین عطا و کنایه از آفتاب عالمتاب است. (برهان قاطع). مهر. هور. حور. شمس: صاحب خسرونشان کز نور رای روشنت روشنایی وام خواهد خسرو سیارگان. سوزنی
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.