خفه خفگی، حالتی که به واسطۀ کمی اکسیژن در هوا، تغییر درجۀ فشار هوا، استنشاق گازهای سمی و مانند آن و درنتیجه سخت شدن تنفس دست می دهد و گاه سبب مرگ می شود، فشردگی گلو، خپه، خبه، خپک، اختناق، کیارابرای مثال تا بمیری به لهو باش و نشاط / تا نگیرد ابر تو گرم خبک (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۷۹)خفه خَفِگی، حالتی که به واسطۀ کمی اکسیژن در هوا، تغییر درجۀ فشار هوا، استنشاق گازهای سمی و مانند آن و درنتیجه سخت شدن تنفس دست می دهد و گاه سبب مرگ می شود، فشردگی گلو، خَپِه، خَبَه، خَپَک، اِختِناق، کیارابرای مِثال تا بمیری به لهو باش و نشاط / تا نگیرد ابر تو گرم خبک (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۷۹)