جدول جو
جدول جو

معنی چسبیدن

چسبیدن
متصل شدن و پیوستن چیزی به چیز دیگر با ماده ای چسبناک، کنایه از چیزی را محکم به دست گرفتن، کنایه از محکم پیوستن به کسی یا چیزی، کنایه از مطلوب و دلپذیر بودن
تصویری از چسبیدن
تصویر چسبیدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چسبیدن

چسبیدن

چسبیدن
اتصال یافتن جسمی به جسمی دیگر که انفصال ان مشکل باشد را گویند
چسبیدن
فرهنگ لغت هوشیار

چسبیدن

چسبیدن
متصل شدن چیزی به چیز دیگر چنان که جدا کردن آن ها دشوار باشد، چیزی را محکم به دست گرفتن، محکم پیوستن به کسی یا چیزی، میل کردن، متمایل شدن
چسبیدن
فرهنگ فارسی معین