تهی، خالی برهنه، لخت، عریان، ورت، عور، غوشت، لچ، اوروت، متجرّد، لوت، معرّیٰ، لاج، عاری، پتی، رت برای مثال ای ز همه مردمی تهی و تهک / مردم نزدیک تو چرا پاید (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵) خاک، گرد، غبار، زمین تهی، خالی بِرِهنِه، لُخت، عُریان، وَرت، عور، غوشت، لُچ، اُوروت، مُتَجَرِّد، لوت، مُعَرّیٰ، لاج، عاری، پَتی، رَت برای مِثال ای ز همه مردمی تهی و تهک / مردم نزدیک تو چرا پاید (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵) خاک، گرد، غبار، زمین