معنی پرسه زدن پرسه زدن پَرسِه زَدَن راه رفتن بی هدف، گردش کردن در کوچه و بازار، راه رفتن و دریوزگی کردن راه رفتن بی هدف، گردش کردن در کوچه و بازار، راه رفتن و دریوزگی کردن تصویر پرسه زدن فرهنگ فارسی عمید