جدول جو
جدول جو

معنی باغنج

باغنج
باغچ، انگوری که هنوز خوب نرسیده و شیرین نشده باشد، انگور نیم رس
تصویری از باغنج
تصویر باغنج
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با باغنج

بزغنج

بزغنج
میوه درخت پسته در حالی که مغز در آن تولید نشده باشد، میوه پسته در حالیکه بعلت عدم انجام دادن عمل لقاح یا بعلل دیگر در آن دانه تولید نشده باشد پسته بی مغز پسته پوک بزغند. از بزغنج بعلت تانن فراوانی که دارد در دباغی استفاده میکنند
فرهنگ لغت هوشیار

باغند

باغند
پنبه حلاجی کرده که برای رشتن گلوله کرده باشند پنبه زده شده غند غنده
فرهنگ لغت هوشیار

بادنج

بادنج
دریچه روزنه دریچه و روزنی که برای آمدن هوای تازه سازند. نارگیل
بادنج
فرهنگ لغت هوشیار

بزغنج

بزغنج
میوۀ درخت پسته که هنوز مغز کاملاً در آن تشکیل نشده و برای دباغی کردن پوست حیوانات به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید

بادنج

بادنج
نارگیل، میوه ای کروی شکل و بزرگ با پوسته ای قهوه ای و سخت و گوشتی سفید که درون آن شیرۀ سفید خوراکی قرار دارد، درخت این میوه که شبیه درخت خرما است و برگ های بزرگ به درازی دو متر دارد
بادنج
فرهنگ فارسی عمید

بوغنج

بوغنج
سیاه دانِه، گیاهی خودرو با برگ های بنفش و دانه های ریز سیاه که مصرف دارویی و خوراکی دارد، غَرمِج، سیاه تُخمِه، کِرَنج، شونیز، سیسارون، سُنیز، سُنِز، کَبودان
بوغنج
فرهنگ فارسی عمید