جدول جو
جدول جو

معنی بادکش کردن

بادکش کردن
در طب قدیم کوزه انداختن به بدن بیمار، حجامت کردن، هوای داخل استکان یا ظرف دیگر شبیه آن را به وسیلۀ حرارت گرم کرده و دهانۀ آن را روی پوست بدن بیمار می چسباندند تا جریان خون را سریع تر کند، این عمل بیشتر در بیماری های حاد ریوی، کمر درد و پهلو درد صورت می گرفت
تصویری از بادکش کردن
تصویر بادکش کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بادکش کردن

بادکش کردن

بادکش کردن
کشیدن خون را بسوی جلد بوسیلۀ بادکش یا شاخ یا استکانی که هوای آنرا بیرون کرده باشند، با مکیدن یا سوختن پنبه و یا چیز دیگر در آن، گوشت میان بغل و بن پستان. گوشت پستان. ج، بآدِل. (منتهی الارب). و رجوع به بأزله شود
لغت نامه دهخدا

باد کش کردن

باد کش کردن
حجامت کردن، کشیدن خود را بسوی جلد بوسیله بادکش یا شاخ یا استکانی که هوای آنرا بیرون کرده باشد
فرهنگ لغت هوشیار

بایکت کردن

بایکت کردن
تحریم کردن ارتباط با کسی، یا از تاجر جنس نخریدن
بایکت کردن
فرهنگ لغت هوشیار